![]() |
گلوی شعرم از احساس گریه سنگین است غروب خاطره هایت چقدر غمگین است توان گریه ندارم ، سکوت این مرداب شبیه گوش زمانه همیشه سنگین است مجال صحبت با تو نبود از آن رو نگاه شیشه ی شعرم غبارآگین است چه تلخ میگذرد روزها ، اگرچه هنوز خیال ماندن در انتظار شیرین است نیامدی و جنون پنجه زد به سینه ی من همیشه حال و هوای غریبه ها این است |
گفته بودم چوبیائی غم دل باتو گویم چو بگویم که غم از دل برود چون توبیائی سلام بغدادیه جون کجائی عزیزم مدتیه نمی بینمت امیدوارم هرجا که باشی خوب وخوش وسلامت باشی |
اقتباس:
سلام به ملیکای نازنینم خوبی گلم ؟ دلم برات خیلی تنگ شده مدتیه خیلی مشغولم درس .. کار و حالا هم دارم خودمو برای مسابقات تیراندازی آماده میکنم شما چه خبر ؟ چه کارا میکنی ؟ عزیزم همیشه برات بهترین ها رو آرزو میکنم |
اقتباس:
مرسی عزیزم شما خوبی من بیشتر راستی چه جالب می دونی منم دخترامو تابستون دوره کاراته فرستادم خدا رو شکر برنده شدن ملیکا نفر اول وفاطی نفر دوم کمربند نارنجیم گرفتن گفتم تعطیلات سال بعد تیراندازی بفرستمشون درخواست خودشونه :) والله حسابی سرم شلوغه درس بچه ها وبچه داری و............وخونه داری وهمه چی داری ههههه موفق باشی گلم قربونت برم الهی.. راستی بغدادیه جون یه سری هم به مطالب اخیرم بزن همش کارای دستیه اگه خوشتون بیاد ادامه بدم:cool: |
اقتباس:
اللهی ... تبریک میگم عزیزم امیدوارم این دو دسته گل نازنین همیشه موفق و ماییه سربلندی شما و پدرشون باشن و همچنین امیر حسین گل ملیکا جان به امید کمربند مشکی :) چه خوب >> من که عاشق تیراندازیم و صد البته رالی :D آرزومه که تو مسابقات رالی زنان شرکت کنم ( آرزو بر جوانان عیب نیست هاهاها :p ) اخیی .. میتونم تصور کنم که چقدر سخته واقعا خسته نباشی گلم مرسی عزیزم >> خانومی ممنون میشم اگه لینکشو بزاری چون من نمی تونم به بروفایلت برم و از اونجا کاراتو پیدا کنم و این لینکی هم که تو امضاته کار نمیکنه :( اگه نمیتونی لینک بزاری فقط بگو تو کدوم قسمت تالاره فعلا شب و روزت بخیر خانومی |
يک نفر امد قرارم را گرفت .. برگ و بار و شاخسارم را گرفت چهار فصل من بهار بود ، حيف .... باد پائيزي بهارم را گرفت اعتباري داشتم در پيش عشق .... با نگاهي ، اعتبارم را گرفت عشق يا چيزي شبيه عشق بود ..... آمد و دار و ندارم را گرفت http://img.villagephotos.com/p/2005-2/961272/mami.jpg |
اقتباس:
همیشه موفق وموید باشی ترا خدا ببخشیدااا محمد خیلی اذیت میکنه خوب ننوشتم پس وپیشه بدون هیچگونه ویرایشی ارسال کرد م ههههههههه |
قصد من عاشقی نیست،نگاه ساده ایست. چشم ها را به افق بستن،خود حادثه ای است، فکر من سخت جسور است... |
یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاربـــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |
اقتباس:
مرسی گل نازنینم خواهش میکنم عزیزم حالا این گل پسر اذیت میکنه اول یه ماچ آبدار بعدم لپاشو از طرف من بکش هههههههه ولی نه زیاد که طفلی دردش بیاد :) فدات شم حتما به اون قسمتا سر میزنم |
الشبكة: أحد مواقع المجموعة الشيعية للإعلام الساعة الآن: 06:14 PM. بحسب توقيت النجف الأشرف |
Powered by vBulletin 3.8.14 by DRC © 2000 - 2025