الحمد لله الذي جَعَلَ الْحَمْدَ مفْتَاح اًلذِكْرِهِ وَخَلَقَ الأشْيَاءَ نَاطِقَةً بحَمْدِه وَشُكرِهِ
وَالصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلى نَبِيِّهِ مُحَمَّدالْمُشتَقِّ اسْمُهُ مِنْ اسْمِهِ الْمحْمُود
ِوَعَلى آلهِ الطَّاهِرينَ أُولِي الْمَكارِمِ وَالْجُوِد
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
.علت عظمت و كرامت شيعه
بارى بايد ديد چرا شيعه اين قدر عظمت دارد و رسول - وحى و امين سر خدا تا اين حد آنها را ستوده است؟ در ميان خلائق چه علت دارد كه آنها بدون حساب داخل در بهشت روند، چرا فقط و فقط آنها فائز و رستگارانند؟ به چه مناسبت پيامبر اكرم كه خاتم النبيين و سيد المرسلين است دست خود را به كعبه زده و سوگند به خدا ياد مى كند و به اصحاب خود گوشزد مى كند كه شيعيان على تنها رستگارند؟. اين همه درجات اخروى از شفاعت و كوثر و تسنيم و بهشت ورضاى خدا و خلود و طراوت و شادابى چرا تنها براى آنهاست؟
در روايات بسيارى صفات شيعه و اخلاق آنها و اعمال آنها از مروت و انصاف و صدق و ايثار و صبر و استقامت و صفا و خلوص و عبادت و جهاد و صيام و صدقه و اعتقاد راستين به خدا و دستورات خدا بيان شده است. و اينها صفاتى است كه در مولاى آنها حضرت امير المؤمنين است. آنها حساب خود را در دنيا پس داده اند، و در برابر مشكلات و ناملايمات صبر و تحمل نموده، عفت زبان و عفت قلم و عفت بطن و فرج داشته، از معاصى اجتناب كرده، بلكه با عبوديت در مقابل حضرت معبود زنگار دل خود را جلا زده و بالاخره زدوده و انوار الهى در دلشان تابش كرده است. شيعيان افرادى هستند كه در مكتب مولا امير المؤمنين عليه السلام درس عمل خوانده اند و تمام كريوه ها و عقبات عالم برزخ و قبر و سئوال منكر و نكير و حشر و عرض و حساب و سئوال و صراط و ميزان را طى نموده، و در همين دنيا كلام مولايشان كه فرمود:
و اخرجوا من الدنيا قلوبكم قبل ان تخرج منها ابدانكم.
['نهج البلاغة ' باب خطب ص 418.]
'دلهاى خود را از دنيا خارج كنيد قبل از آنكه بدنهايتان از دنيا خارج گردد' در دلشان نشسته است.
و البته همانطور كه بهشت جا و منزل پاكان است، بايد منزلگه و مقام آنان بوده باشد. آنها در راه و روش امير المؤمنين كه تسليم محض در مقابل اوامر و دستورات خداست تسليم بوده، چون و چرا نمى كردند، و اوامر پيغمبر را گرچه در مراحل سخت و نقاط حساس و باريك پيروى مى نمودند، و تمام آيات قرآنيه و بيانات رسول اكرم را درباره امير المؤمنين و اهل بيت و در ساير مسائل قبول داشتند، و به دنبال اين خلوص فكرى و علمى، در عالم خارج همان عقيده خود را اعمال و از خودسرى و استكبار مصون بودند، اين است مقام شيعه كه نمونه كامل مقام انسانيت و ميوه رسيده عالم وجود و نوگل نورسته در باغ وجدان و حميت و انصاف است. در مقابل آنان افرادى هستند كه اولا دستورات رسول الله را لازم الاجراء نمى دانستند و پيغمبر را در مواقع حساس تنها مى گذاردند نه در عبادت و بندگى خضوع و خشوعى، نه در ايثار و فداكارى قدمى، و نه در جهاد و صبر و تحمل در شدائدخود را مهيا، و نه صدق در گفتار، و نه خلوص در عبادت، و نه عشق و شور لقاى خدا در سر. و ثانيا در مقام عمل، سنگين و سخت، با دلهاى قسى و نفوس سركش و متمرد از پذيرائى حق هر روز و هر ساعت رسول خدا را به علت تلون و ترديد در مشكلاتى واقع مى ساختند، آنها اهل جهنم، و البته خلود مقام و محل آنان است. آنها در اين دنيا نفوس شريره خود را مخلد در صفات و ملكات زشت نمودند، بايد در آن عالم كه عالم بروز و ظهور است مخلد باشند. لذا تقسيم شيعه و غير شيعه در زمان رسول خدا يك امر قهرى بوده است، شيعه صفى بود كه مطيع و فرمانبردار، و آنان متمرد و جسور.
أخواتي الأحبة الموضوع منقول من كتاب امام شناسى جلد 10003 - للسيد محمد حسين حسينى طهرانى
ودمتم برعاية بقية الله الأعظم