|
شيعي حسيني
|
رقم العضوية : 480
|
الإنتساب : Oct 2006
|
المشاركات : 18,076
|
بمعدل : 2.75 يوميا
|
|
|
|
المنتدى :
المنتدى العام
زندگینامه حضرت معصومه سلام الله علیها
بتاريخ : 23-11-2006 الساعة : 10:42 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
نام شريف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترين لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شيعيان حضرت موسى بن جعفر عليه السلام و مادر مكرمهاش حضرت نجمه خاتون سلام الله عليها است . آن بانو مادر امام هشتم نيز هست . لذا حضرت معصومه سلام الله عليها با حضرت رضا عليه السلام از يك مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذيقعده سال 173 هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شده است. ديرى نپاييد كه در همان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربيت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام قرار گرفت.
در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهديد مأمون عباسى سفر تبعيدگونه حضرت رضا عليه السلام به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اين كه كسى از بستگان و اهل بيت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.ولادت آن حضرت در روز اول ذيقعده سال 173 هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شده است. ديرى نپاييد كه در همان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربيت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام قرار گرفت.
يك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله عليها به شوق ديدار برادر و اداي رسالت زينبي و پيام ولايت به همراه عدهاى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مىشد. اين جا بود كه آن حضرت نيز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زينب سلام الله عليها پيام مظلوميت و غربت برادر گراميشان را به مردم مؤمن و مسلمان مىرساندند و مخالفت خود و اهلبيت عليهم السلام را با حكومت حيلهگر بنىعباس اظهار مىكرد. بدين جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد عدهاى از مخالفان اهلبيت كه از پشتيبانى مأموران حكومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتيجه تقريباً همه مردان كاروان به شهادت رسيدند، حتى بنابر نقلى حضرت معصومه سلام الله عليها را نيز مسموم كردند.
به هر حال، يا بر اثر اندوه و غم زياد از اين ماتم و يا بر اثر مسموميت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها بيمار شدند و چون ديگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسيد: از اين شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه مىفرمود: شهر قم مركز شيعيان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از اين خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند؛ و در حالى كه «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مىكشيد و عده فراوانى از مردم پياده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز 23 ربيع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى كه امروز «ميدان مير» ناميده مىشود شتر آن حضرت در مقابل در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار ميزبانى حضرت نصيب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در اين شهر زندگى كرد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه سِتّيه به نام «بيت النور» هم اكنون محل زيارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربيع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال 201 هجرى پيش از آن كه ديدگان مباركش به ديدار برادر روشن شود، در ديار غربت و با اندوه فراوان ديده از جهان فرو بست و شيعيان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجليل فراوان پيكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بيرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشييع نمودند. همين كه قبر مهيا شد در اين كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پيدا شدند و به سرعت نزديك آمدند و پس از خواندن نماز يكى از آن دو وارد قبر شد و ديگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.
آن دو نفر پس از پايان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگويند بر اسبهاى خود سوار و از محل دور شدند. آن بزرگوار به مدت 17 روز در اين شهر زندگى كرد و در اين مدت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستيه به نام «بيت النور» هم اكنون محل زيارت ارادتمندان آن حضرت است.
بنا به گفته بعضي از علما به نظر مىرسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا و امام جواد عليهماالسلام باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دين با حضور اولياء الهي انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه سلام الله عليها موسى بن خزرج سايبانى از بوريا بر فراز قبر شريفش قرار داد تا اين كه حضرت زينب فرزند امام جواد عليه السلام به سال 256 هجرى قمرى اولين گنبد را بر فراز قبر شريف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدين سان تربت پاك آن بانوى بزرگوار اسلام قبلهگاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت عليهم السلام و دارالشفاي دلسوختگان عاشق ولايت و امامت شد.
احاديثي پيرامون حضرت معصومه سلام الله عليها
قال الصادق عليه السلام:
انّ للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدينة ألا و ان لاميرالمؤمنين عليه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغيرة ألا ان للجنة ثمانيه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فيها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى عليهاالسلام و تدخل بشفاعتها شيعتى الجنة با جمعهم؛ خداوند حرمى دارد كه مكه است پيامبر حرمى دارد و آن مدينه است و حضرت على عليه السلام حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از هشت در بهشت سه در آن به قم باز مىشود - زنى از فرزندان من در قم از دنيا مىرود كه اسمش فاطمه دختر موسى عليه السلام است و به شفاعت او همه شيعيان من وارد بهشت مىشوند. يك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه سلام الله عليها به شوق ديدار برادر و اداي رسالت زينبي و پيام ولايت به همراه عدهاى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مىشد. اين جا بود كه آن حضرت نيز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زينب سلام الله عليها پيام مظلوميت و غربت برادر گراميشان را به مردم مؤمن و مسلمان مىرساندند و مخالفت خود و اهلبيت عليهم السلام را با حكومت حيلهگر بنىعباس اظهار مىكرد.
عن سعد عن الرضا عليه السلام قال:
يا سعد من زارها فله الجنة ثواب الأعمال و عيون اخبار الرضا عليه السلام: عن سعدبن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا عليه السلام عن فاطمه بنت موسى بن جعفر عليه السلام فقال:
من زارها فله الجنة.
امام رضا عليه السلام فرمود: كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زيارت كند پاداش او بهشت است .
عن ابن الرضا عليهماالسلام قال:
من زار قبر عمتى بقم فله الجنة .(1)
امام جواد عليه السلام: كسى كه عمهام را در قم زيارت كند پاداش او بهشت است .
امام صادق عليه السلام:
من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة.(2)
امام صادق عليه السلام: كسى كه آن حضرت را زيارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست .
امام صادق عليه السلام:
«الّا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم»(3) ؛ آگاه باشيد كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است .
جايگاه حضرت معصومه سلام الله عليها
لقب «معصومه» را امام رضا عليه السلام به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روايتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى»(4) ؛ «هر كس معصومه را در قم زيارت كند، مانند كسى است كه مرا زيارت كرده است.»
اين لقب، كه از سوى امام معصوم به اين بانوى بزرگوار داده شده، گوياى جايگاه والاى ايشان است.
امام رضا عليه السلام در روايتى ديگر مىفرمايد:
هر كس نتواند به زيارت من بيايد، برادرم را در رى يا خواهرم را در «قم» زيارت كند كه ثواب زيارت مرا در مىيابد.(5)
ديگر حضرت معصومه سلام الله عليها «كريمه اهل بيت» است. اين لقب نيز بر اساس رؤياى صادقانه يكى از بزرگان، از سوى اهلبيت به اين بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى اين رؤياى صادقانه بدين شرح است :
مرحوم آية اللّه سيّدمحمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آية اللّه سيد شهاب الدين مرعشى (ره) بسيار علاقهمند بود كه محل قبر شريف حضرت صدّيقه طاهره سلام الله عليها را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پايان رساندن ختم و توسّل بسيار، استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدّس حضرت باقر عليه السلام و يا امام صادق عليه السلام مشرّف شد.
امام به ايشان فرمودند:
«عَلَيْكَ بِكَرِيمَةِ اَهْل ِ الْبَْيت ِ»؛ يعنى به دامان كريمه اهل بيت چنگ بزن.
ايشان به گمان اين كه منظور امام عليه السلام حضرت زهرا سلام الله عليها است، عرض كرد: «قربانت گردم، من اين ختم قرآن را براى دانستن محل دقيق قبر شريف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زيارتش مشرّف شوم.» امام فرمود: «منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دليل مصالحى، خداوند مىخواهد محل قبر شريف حضرت زهرا سلام الله عليها پنهان بماند؛ از اين رو قبر حضرت معصومه سلام الله عليها را تجلّىگاه قبر شريف حضرت زهرا سلام الله عليها قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه سلام الله عليها داده است.» مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصميم گرفت رخت سفر بربندد و به قصد زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها رهسپار ايران شود. وى بىدرنگ آماده سفر شد و همراه خانوادهاش نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهلبيت ترك كرد.(6)
|
|
|
|
|